در برهه سختی از زندگی ام به سر می برم برهه ای که احتمالا یک ماه دیگر به طول بینجامد . باید تمام تلاشم را بکنم تا در صورت کسب بهترین نتیجه ممکن در این ماه. نتیجه نهایی عادی ترین حالت ممکن خود و حتی شاید به نوعی ضعیف باشد .
ذهنم پر از هیاهو و در عین حال سکوت است
روز هایی که منتظر شروع دانشگاه بودم با خودم می گفتم دلم برای برنامه ریزی های فراوان و دغدغه های بیشمار لک زده است ؛ اما حالا حتی نمی توانم تصور کنم که راحت زندگی کردن چگونه است .
به گمانم یکی از اخلاق های بد من این است که همیشه با خودم فکر می کنم
شرایط بد موجود همیشگی خواهد بود و قرار نیست تغییری اتفاق بیفتد .
_______________
گاهی اوقات با خودم فکر می کنم خیلی از افراد تو را دوست خواهند داشت زمانی که هر چه گفتند گوش کنی ٫ حتی وقتی چیزی نمی گویند نیز تو طبق سلیقه آنها رفتار کنی و به بیان دیگر در چهار چوبی باشی که آنها می خواهند .خواسته ای از آنها نداشته باشی همیشه از آنها متشکر باشی و ... . اما امان از آن روزی که تو اعتراضی به شرایط موجود داشته باشی ؛ آن موقع است که انگار تمام دوست داشتن های گذشته سرابی بیش نبوده . من فکر می کنم که ما باید هر شخصی را همان گونه که هست دوست بداریم با تمام کم و کاستی هایی که دارد هر چه باشد آدم بی عیب و نقص که نداریم .
و دوست داشتن واقعی به گمانم آن است که زمانی که ناراحت و عصبانی هستیم دل آنهایی که ادعای دوست داشتن آن ها رو می کنیم نشکنیم وگرنه همه وقتی حالشان خوب است خوش اخلاق و مهربان هستند .
به گمانم آن شخصی که موقع ناراحتی و عصبانیت هر آنچه که می داند تو دوست نداری بشنوی را به رویت می آورد و از هر آنچه که در رابطه با تو می داند به بدترین شکل ممکن در صورتت می کوبد در واقع تو را دوست ندارد آخر چگونه می شود کسی را دوست داشت و عامل حال بدش شد ؟!؟چگونه می توان دید که کسی که دوستش داری حالش بد است و او را به حال بد خودش رها کنی ؟!
در نظر من چنین افرادی فقط تظاهر به دوست داشتن می کنند والا غیر .
_______________
نمی دانم چه قانون نانوشته ای وجود دارد که من هر سال .در روز تولدم آن طور که باید و شاید خوشحال نیستم ! امروز هم اینگونه پایان یافت تا مثال نقضی نباشد .
تولد بیست و یک سالگی ام در عادی ترین حالت ممکن مبارک 🙃🙂
باشد که امتحان ادراری به خیر بگذرد ✌🏻
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.