اول که درگیر ترم تابستان بودم بعد از آن هم درگیر چند آزمون دیگر بود 

از آن گذشته از اول تابستان مادربزرگ پیرم به خانه ما آمده و به معنای واقعی کلمه در این مدت هیچ کجا نرفتیم 

نه تفریحی و نه حتی دو سه ساعت گشت و گذار در شهر 

البته اگر راستش را بگویم یک روز که با مادرم بیرون رفته بودیم که دلیلش را یادم نیست دور و اطراف بازار وکیل ساعتی نشستیم که به اندازه خوردن یک لیوان آب خنک بعد از ساعت ها روزه داری در یک روز گرم تابستان چسبید  

این روز ها به شدت احساس افسردگی می کنم 

دلایل متعددی هم دارد اما حقیقتا قادر به برطرف کردن هیچ کدام از دلایل آن نیستم 

اوضاع مالی ام کمی به هم ریخته شده و یکی دو ماهی طول می کشد تا به روال عادی ماه های گذشته نزدیک شوم 

حضور مادربزرگم انسجام خانواده چهار نفری مان را گسسته 

ماه هاست تفریحی نداشته ام حداقل می توان گفت ۹ ماه است که به قصد تفریح شهر را ترک نکردیم البته که کلا شهر را به هیچ قصد خاصی ترک نکرده ایم جز زمانی که به دنبال مادربزرگم رفته بودیم که یقینا اگر خانه مانده بودم حال و روزم از آن زمان بهتر می بود 

دانشگاه در حال نزدیک شدن است و من هیچ راه حلی برای بیرون آمدن از بحران وخیم درسی ام پیدا نکرده ام 

یه عالمه سریال و سینمایی و رمان خوب دارم ولی از پرداختن به همه آنها عاجزم 

و تنها رمان های قبلی که خوانده ام را نگاهی می اندازم 

گمان می کردم که افسردگی چند ماه پیشم به خاطر امتحانات بوده اما الان هم حس و حال بشدت به هم ریخته ای دارم و از هیچ امتحانی خبری نیست 

تنها اتفاق مثبتی که می توانم به آن اشاره کنم این است که یک ماه به صورت پیوسته زبان آلمانی تمرین کرده ام و این برای شخصی مثل من که با پیوستگی بیگانه است پیشرفتی بس بزرگ است و حقیقتا به خودم بابت این یک ماه بشدت افتخار می کنم 

و در عجبم از این قانون نانوشته که عمدتا زمان هایی که از نظر روحی مساعد نیستم دست به نوشتن می برم 

بر عکس استوری های واتساپم 😅 چون صرفا زمانی استوری می گذارم که از نظر روحی در سرخوش ترین حالت ممکن به سر می برم 

البته نوشتن در این شرایط برایم سخت است در اصل این که کسی متوجه شود در این شرایط به سر می برم برایم سخت است 

البته گاهی متنی می نویسم و بلافاصله بعد قبل از اینکه حتی خودم فرصت دوباره خواندن آن را داشته باشم آن را حذف می کنم 

عجیب است که این بار حتی نوشتن هم کمکی به تسکین حال بدی روحی ام نکرد 

کاشکی راهی برای بهبود حال روحی ام پیدا کنم